عزیزترینم، تو را دوست نخواهم داشت!
با در آغوش گرفتنات، هستی را در آغوش میکشم،
ماسه، زمان، درخت ِ باران را
و همه چیزی میزید تا بگذارد زندگی کنم:
بی آنکه به راه ِ دور روم همه چیزی را میتوانم دید:
در تو همه چیزی میبینم که هستی دارد
پابلو نرودا