شعرهایی از ساموئل بکت


دوست دارم عشقم بمیرد

در گورستان باران بگیرد

و در کوچه هایی که گام برمی دارم،

ببارد

همان عشق گریانی که گمان می کرد مرا دوست دارد

نظرات 1 + ارسال نظر
سیامک سالکی چهارشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:22 ق.ظ http://tighoabrisham.blogsky.com

با هم همفکریم، همه همفکریم، همیشه بوده ایم، از ته دل همدیگر را دوست داریم، برای هم دل میسوزانیم، اما چه کنیم، کاری برای هم از دست مان ساخته نیست...
(ساموئل بکت)

سلام.
چندتا از یادداشتهاتونو خوندم، وبلاگ خوبی دارید.
چیزی که برام جالب و قابل توجه بود فاصله ی طولانی و زیادیه که بین درج یادداشتهاتون وجود داره (شهریور 85 . مرداد 87 . شهریور 88 )، خیلی دوست دارم بدونم علت این وقفه های طولانی چیه (البته عذر میخوام قصد فضولی ندارم).
به هر جهت خوشحال میشم سری به وبلاگم بزنید.
موفق و سلامت باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد